بازدید امروز : 268
بازدید دیروز : 9
دو شب قبل دردی در قلبم احساس کردم ، با دستم سمت چپ قفسه سینه ام را نگه داشتم. رادمهر مقابلم در ایستگاه پرستاری ایستاده بود و با نگرانی نگاهم می کرد. لبخند مختصری به او زدم و برای اینکه شاهد درهم شدن چهره ام نشود ، زود صورتم را برگرداندم.
آن شب با یک قرص زیر زبانی مشکل مرتفع شد.
دو شب بعد ....
وقتی در شروع شیفت وارد اتاق رادمهر شدم تا سرم را تنظیم کنم ، بی صبرانه پرسید : عمو ... بهتر شدی؟
مطمئن شدم ، آن شب، آنچه که دردم را آرام کرد ، یک زیر زبانی کوچک نبود (سابقه درد داشتم که به زیر زبانی جواب نمی داد) ، بلکه دعای زیر لب قلب کوچکی بود که عظمت پاکی اش وصف شدنی نیست.
رادمهرم متشکرم
راستی امروز تعداد بازدید کنندگان وبلاگم از مرز 100 هزار نفر گذشت ، از همه شما دوستان عزیزم که وبلاگم را مطالعه می کنید ، نظر میدید ، یا حضوری دلگرمم می کنید بی نهایت سپاسگذارم.
خواننده گرامی سلام ؛
با تواضع و ادب ...سایت "ایران انکو" پیرامون موضوعات سرطان به قلم نگارنده افتتاح شد .
بازدید ، نظرات و نوشته های شما دلگرمی بخش خواهد بود.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک